تحولات منطقه

۲۳ دی ۱۳۹۶ - ۱۲:۰۱
کد خبر: ۵۸۳۳۳۲

قزوین_ منافق گاه یا در میان مردم است و یا گاه در مسند قدرت؛ گاه مدعی حقوق از دست رفته و گاه خود کارشکن برنامه‌های حکومت است و اما باز نمی‌شناسی‌اش.

زمان مطالعه: ۵ دقیقه

قدس آنلاین، گروه استان ها_ رقیه کشاورز: انسان های مختلفی در دنیای پیرامون تنفس و زندگی می کنند، گاهی وجود این انسان ها برکتی برای سایر انسان ها و گاهی هم غصه ای پردرد برای آنها است.

انسان برای ادامه زندگی نیازمند هم نوع و ارتباط گیری با او است و ارتباط با جامعه انسانی می تواند زمینه رشد و یا پس رفت فرد را به دنبال داشته باشد؛ جایی که انسانی با ویژگی های پسندیده اخلاقی مناسب و صادقانه اش مهر و محبت انسانی را در برابر هم نوع ابراز می کند ارتباط و پیشرفت دوچندان می شود اما هستند انسان هایی که نفاق و دورویی را به صداقت و یکرنگی ترجیح می دهند.

قرآن کریم پیوسته به دو گروه منافقان و مشرکان اشاره و بیان کرده که حساب منافقان از گروه مشرکان جدا است و چه بسا در آیاتی برای آنها عذابی سخت‌تر در نظر گرفته شده است و آنها در پایین‌ترین و سخت‌ترین طبقات جهنم جای دارند.

منافق کسی است که در باطن یک چهره دارد و در ظاهر چهره دیگری را نشان می دهد و به عبارت دیگر منافق فردی دورو و ریاکار است که همواره اهداف مختلفی را برای دستیابی به منفعت خود دنبال می کند؛ منافقان هرگز فرد فرد و جدا جدا نیستند بلکه همواره با هدفی مشترک و نقشه‌ای حساب‌شده بر ضدمؤمنین عمل می‌کنند.

قرآن کریم به خوبی در تک تک آیاتش حال و احوال منافق را وصف کرده و به تعبیر این کتاب الهی و آسمانی، منافق کسی است که در دل ایمان نیاورده اما بر زبان ادعا دارد که اهل ایمان است؛ زبان و اندیشه‌اش دوجور بوده، حرف و عملش دوتاست، احساسات و عواطفش در جهت مقبولیت در نظر مردم است اما در واقع نفاق جنس زبان و اندیشه‌اش دو گونه است و تظاهرات رفتاری‌اش به نیکی است.

شاید بتوان گفت دورویی و نفاق یکی از بدترین آفات ویژگی های انسانی است چراکه منافق تلاش می کند تا موضوعات و مسائل پیرامون را فراتر از آن چیزی که هست جلوه دهد و تا آنجا پیش رود که آبرو و حیثیت صالحان و نیکان را تصنعی و به دور از واقعیات نشان دهد.

منافقان در هر دوره و زمانی زیسته و در طول تاریخ نیز با ائمه معصومین زندگی کرده اند، این منافقان در زمان حضرت علی (ع) تا جایی پیش رفتند که آن امام بزرگوار را کافر و بی‌نماز خوانند و کشان‌کشان به مسجد بردند؛ جریان نفاق کاری و دورویی جوهره انسان را به جای می برد و سوق می دهد که منافقان سرور آزادگان امام حسین(ع) را به قتلگاه ببرند؛ همان جماعتی که درخواست حضور ایشان را کتباً نوشته بودند. 

ارسال نامه های بسیار و گسترده به مسلم بن عقیل برای حضور در کوفه و به قتل رساندن این مظلوم همان نفاقی است که چهره از نقاب وجدان انسانی کشید و در دارالاماره کوفه، انسانیت را قربانی دورویی و نفاق کرد و عموزاده پیامبر را به قتل رساند.

جریان نفاق از همان سال‌های نبوت ریشه دواند و پیامبر(ص) همیشه بیشتر از دشمن نگران خطر منافقان بود.

کفر زیر پرده نقاب چهره کرکس‌گونه منافق، متعفن و هزاررنگ است؛ منافق لباس‌های متعددی دارد که در فرصت‌های مناسب بر تن می‌کند، هرگز نمی‌بینی و نمی‌شناسی‌اش.

منافق گاه یا در میان مردم است و یا گاه در مسند قدرت؛ گاه مدعی حقوق از دست رفته و گاه خود کارشکن برنامه‌های حکومت است و اما باز نمی‌شناسی‌اش.

گاه از طریق مردم و با رأی و نظر آنها به قدرت می‌رسد اما تنها چیزی که برایش اهمیت ندارد، مردم است و باز نمی‌شناسی‌اش مگر اینکه اهل ایمان باشی و هوشیار.

منافق همواره نقاب بر چهره می کشد این در حالی است که حملات دشمن همواره با دو روش اتفاق می‌افتاد؛ آشکار و نهان؛ چهره دشمن ساده و بی آلایش به راحتی قابل تشخیص است؛ جنگ‌های آشکار دشمن را می‌شناسیم و برای دفاع از خودمان با او وارد جنگ می‌شویم که معمولاً بین نیروهای نظامی اتفاق می‌افتد اما نیروهای پنهانی حملات پنهانی و سازمان‌یافته دارند که بسیار دقیق‌تر بوده و به‌صورت شبکه‌ای اعمال می‌شود.

منافقان برای پیشبرد اهداف خود از ترفندهای بسیاری استفاده می کنند، از نیروهای خارجی گرفته تا نیروهای داخلی و خودی، اما فراموش نکنیم که ابزارهای اصلی آنها تبلیغات است، آن‌هم علیه جبهه خودی؛ در واقع تبلیغات حکم ارتش پنهان دولت‌ها را دارد.

 آنچه که بسیار مهم است نفوذ ستون پنجم در تبلیغات است، ستون پنجم‌ها از افراد بومی و ساکن کشور هستند که بنا به عللی با دشمن همکاری می‌کنند که یا بر اساس قراردادهای مالی یا همانندی ایدئولوژی و یا انگیزه‌های انتقام‌جویانه از مردم یا حکومت، فعالیت می‌کنند؛ از آنجا که در کشور و شهرها و حتی در کرسی‌های پارلمانی و ریاستی و کوچه و بازار پراکنده شده‌اند، به‌نظر می‌رسد اینها افرادی هستند که شجاعانه یا انتقاد می‌کنند یا حق‌گو به‌نظر می‌آیند.

همیشه انتقاد از حکومت‌ها و دولت خیلی خوشایند نیست اما در بین عموم مردم جامعه کسی که انتقاد می‌کند به‌نظر دلسوزتر و مردمی‌تر است که گاهاً شاهد این فرم از سوءاستفاده‌ها از کم و کاستی‌ها هستیم؛ فی‌المثل در انتخابات کاندیداها برای جلب نظر مردم زبان انتقادشان باز شده و به محض رسیدن به کرسی قدرت مخفی‌کاری‌شان آغاز می‌شود و چرخه انتقاد ادامه خواهد داشت.

در طول سال‌های انقلاب اسلامی ستون پنجم در تخریب روحیه مردم و کارشکنی و ایجاد نارضایتی در هر پست و جایگاهی که بوده کوتاهی نکرده بلکه اقتصاد کشور را ضربه‌پذیر کرده و پایه‌های اعتقادی و مذهبی را مورد هدف قرار گرفته‌ و هرچه گذشت مردم را ناامیدتر و بدبین‌تر کرده‌اند.

این سرویس‌ها سعی دارند با ایجاد ناامنی از بلندگوهای احتمالی به‌ظاهر حق، زمینه براندازی نظام را به‌وجود بیاورند؛ آنها سالانه مبالغ زیادی دریافت می‌کنند تا کار را تمام کنند؛ اکنون این حجمِ تهدیدات پنهانی و تحریمات، بیانگر تهاجم همه‌جانبه این نفاق بزرگ است که قصدش از بین بردن امنیت و حریت ایرانی ماست.

در این بین نیز افرادی هستند که از وجود انتقادهای دولت ها سواستفاده کرده و موج سواری سیاسی برای دستیابی به اهداف خود می کنند و مسایل و مشکلات داخلی کشور را پیش می کشند تا به این ترتیب سهمی در امور کشور داشته باشند؛ این افراد همان کسانی بوده که به بهانه های مختلف سعی در براندازی نظام انقلاب و اسلامی ایران هستند.

برماست در چنین بحبوبه جریانات و هجمه های خارجی و داخلی، با بصیرت و آگاهی جریان نفاق و دوریی و دوست و دشمن را از هم شناخته و با توجه به معیارها و ارزش های اصیل اسلامی چهره از نقاب آنها برداریم.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.